اسرار مراقبه (هفته هفتم)
خرداد 13, 1401
ارسال شده توسط پشتیبان
291 بازدید
اسرار مراقبه (هفته هفتم)
روز چهل و سوم :
اگر به اطرافتان دقت کنید، میبینید که بیشتر چیزها و رفتارهایی که در محیط اطراف مشاهده میکنید، جلوه ی کمبود و فقر هستند. بیشتر انسانها سعی میکنند به هر قیمتی دارایی های همدیگر را به تصرف خودشان در بیاورند و بسیاری حاضرند برای ثروتمند شدن، سر دیگران کلاه بگذارند. بیشتر کشورها بر سر منابع با هم میجنگند یا حداقل در گذشته بر سر منابع جنگیده اند. در حال حاضر بیشتر روابط انسانی بر مبنای رقابت شکل گرفته اند. اما روابط ما میتوانند مبنای دیگری نیز داشته باشند. به قول فیلسوف بزرگ برتراند راسل، «آنچه سبب رستگاری انسان خواهد شد، تعاون است». روابط ما میتوانند مبتنی بر تعاون و همکاری باشند. در این هفته ابتدا با احساس فراوانی آشنا میشویم و سپس در روزهای بعد به ترتیب مسئله ی «رقابت،» «نیازمندی»، «بی نیازی» و «سخاوت» را بررسی میکنیم. رقابت و نیازمندی نتیجه ی باور به کمبود هستند و بی نیازی و سخاوت نتیجه ی باور به فراوانی.
فراوانی در مقابل «کمبود» قرار دارد.
کمبود در عالم هستی وجود ندارد و همه چیز به اندازه ی کافی در جهان هست. آنچه به شکل کمبود نمود پیدا میکند، از ناتوانی ما در بهره برداری از منابع جهان هستی ناشی میشود.
برای مثال، انسانها زمانی برای تأمین انرژی گرمایی مورد نیازشان از چوب استفاده میکردند، سپس استفاده از ذغال سنگ و سوخته ای فسیلی را فرا گرفتند. مقدار این منابع محدود است، اما آیا مقدار انرژی ای که ما به آن دسترسی داریم، محدود است و ما در این زمینه با کمبود مواجهیم؟ خیر، به هیچ وجه. فناوری هسته ای این امکان را به ما میدهد که از جرم بسیار کمی از ماده، انرژی بسیار زیادی استخراج کنیم.
گذشته از این، ما یاد گرفته ایم که از انرژی های تجدیدپذیر نیز استفاده کنیم و به انرژی های نامحدودی مانند نور خورشید یا انرژی باد دسترسی داشته باشیم .
پس در حالت کلی، جهان هستی بر پایه ی فراوانی کار میکند و مسئله ی کمبود از ناتوانی یا ناآگاهی ما ناشی میشود. آگاهی انسان در طول تاریخ مدام در حال افزایش بوده است. در زمان های دور و ماقبل تاریخ، انسانها بخاطر آگاهی پایینی که داشتند، نمیتوانستند به خوبی از منابع بهره برداری کنند و در تأمین منابع اساسی زندگی با مشکل مواجه بودند. در آن دوره، رقابت انسانها بر سر منابع، بخاطر ارضای میل به بقا بود. اما امروزه دیگر اینگونه نیست و رقابت بر سر چیزهای دیگری است. در جهان امروز رقابت بر سر قدرت است و دیگر بحث بقا چندان برجسته نیست. با توجه به اینکه از بسیاری جهات، پول و ثروت معادل قدرت است، امروزه بحث ثروت اندوزی بیش از پیش برجسته شده است. فروشندگان با القای احساس نیاز و کمبود، مردم را به خرید چیزهایی ترغیب میکنند که هیچ نیازی به آنها ندارند. آنان با این کار ثروتمندتر میشوند و مردم را فقیرتر میکنند. به این ترتیب به قدرت دست پیدا میکنند و مردم را تحت سیطره ی خود در می آورند.
از طرف دیگر، امروزه شاهد پدیده ی «آموزش سریع ثروتمند شدن» هستیم. افراد زیادی وارد کارزار فریب مردم شده اند و با وعده های دروغین، جیب مردم را خالی میکنند. این افراد با کت و شلوار کرایه ای و ماشین و ویلای اجاره ای، نوعی «رویای آمریکایی» را به مردم نشان میدهند و میخواهند چیزی را که خودشان ندارند، به مردم بفروشند. این افراد مدام به قانون جذب و فراوانی اشاره میکنند و با سوء استفاده از این واژه ها، مصرف گرایی و طمع را در بین مردم ترویج میدهند.
در اینجا میخواهیم مقوله ی فراوانی را بررسی کنیم، پس ابتدا بیایید آن را تعریف کنیم. فراوانی به معنای وفور نعمت و زیاد بودن است. وقتی میگوییم طبیعت بر مبنای فراوانی کار میکند، منظور این است که طبیعت مدام در حال گسترش و زایش است. جهان هستی پیوسته در حال انبساط است و مدام چیزهای جدید در آن پدید می آیند. در سطح کیهان، ستاره های جدید متولد میشوند و در روی زمین، گیاهان جدید رشد میکنند .
بسیاری از مردم واژه ی فراوانی را معادل رسیدن به پول در نظر میگیرند، اما پول فقط بخش کوچکی از ماجراست. فراوانی در حوزه های مختلف زندگی قابل تعریف است. ما می توانیم فراوانی عشق را تجربه کنیم. میتوانیم فراوانی دوستان و روابط دوستانه را تجربه کنیم. میتوانیم از فراوانی فرصت ها استفاده کنیم. در واقع فراوانی در همه ی حوزه های زندگی وجود دارد، از جمله زمان، انرژی، معنویت و غیره .
پس تجربه ی فراوانی لزوما به این معنی نیست که پشت فرمان یک ماشین گران قیمت بنشینیم یا در یک خانه ی لوکس زندگی کنیم. اگر فکر میکنید اینها معادل خوشبختی هستند، بهتر است تجدید نظر کنید. لیست آخرین خریدهای مهمتان را مرور کنید. ببینید در یک سال گذشته چه چیزهایی خریده اید. موقع خرید این کالاها حتما احساس کرده اید که داشتن آنها شما را خوشبخت می کند. اما آیا واقعا اینطور بوده است؟ این خوشبختی و حس خوب فقط چند روز دوام میآورد و به سرعت از بین میرود.
اگر خوشبختی را در درون خود پیدا نکنیم، هرگز آن را در بیرون پیدا نخواهیم کرد؛
زیرا پاسخ مغز ما به محرک های بیرونی موقتی است و بعد از مدتی به آنها عادت میکند و دیگر از آنها لذت نمیبرد.
با توجه به این توضیحات، منظور از تجربه ی فراوانی «آگاه شدن از این مسئله است که همه چیز در جهان هستی به مقدار کافی و حتی بیشتر وجود دارد. باید از این موضوع آگاه شویم و آن را احساس کنیم. باید احساس کنیم که ما نیز بعنوان بخشی از جهان هستی، در این فراوانی سهیم هستیم و در واقع، بخشی از این فراوانی هستیم ».
بنابراین اگر خواسته ای داریم، جهان هستی همه ی منابع مورد نیاز برای تحقق خواسته ی ما را در خود دارد و اگر اراده و تلاش کافی داشته باشیم، میتوانیم از این منابع استفاده کنیم و خواسته مان را تحقق بخشیم .
تمرین روز چهل و سوم:
بررسی کنید و ببینید که آیا اخیرا در زندگیتان احساس «کمبود» را تجربه کرده اید؟ با استفاده از آموزه های هفته ی پنجم، این احساس را بررسی کنید و سعی کنید راهکار مناسبی برای تعامل با آن پیدا کنید.
بسیار خوب حالا به فایل صوتی مراقبه گوش فرا دهید.
تبریک می گوییم!
اگر فایل صوتی مراقبه ی امروز را به طور کامل گوش کرده باشید،
20دقیقه مراقبه و ذهن آگاهی را با موفقیت به انجام رساندید.
روز چهل و چهارم:
در ادامه ی بحث فراوانی، میخواهیم به مقوله ی رقابت بپردازیم. رقابت مقوله ی پیچیده ای است که نقش مهمی در زندگی انسانها ایفا میکند. در قلمروی حیوانات، رقابت بر سر بقاست، اما انسان ها عمدتا از این مرحله فراتر میروند و بر سر چیزهای دیگر رقابت میکنند. انسان در جریان تکامل خوی رقابتی خود را حفظ کرده است و حتی امروزه نیز با اینکه دیگر برای بقا چندان نیازی به آن ندارد، همچنان آن را بروز می دهد. بیایید نمونهای از تحقیقات این حوزه را با هم مرور کنیم تا ببینیم انسانها خوی رقابتی خود را چگونه نشان میدهند. در سال 1998در دانشکده ی بهداشت عمومی دانشگاه هاروارد تحقیقی انجام شد که در آن از افراد پرسیده شده بود که آیا ترجیح میدهند میانگین حقوق 25هزار دلار و درآمد خودشان 50هزار دلار باشد یا اینکه دوست دارند میانگین حقوق 200هزار دلار و درآمد آنها 100هزار دلار باشد؟ جالب است که بیشتر شرکت کننده ها حالت اول را انتخاب کردند. یعنی راضی بودند کمتر حقوق بگیرند، به شرطی که حقوقشان از میانگین بیشتر باشد. تحقیق دیگری که در بریتانیا انجام شده است نشان می دهد که افزایش درآمد فقط در صورتی باعث افزایش رضایت از زندگی میشود که میزان آن بیشتر از همکاران و نزدیکان فرد باشد.
رقابت فواید زیادی دارد. برای مثال، تحقیقات نشان میدهد که احساس رقابت باعث افزایش توجه و بهبود عملکرد حافظه میشود. اما همانطور که دیدیم، رقابت نیمه ی تاریکی نیز دارد که تأثیرات منفی زیادی روی زندگی انسانها میگذارد.
یکی از انگیزه های ما برای رقابت کردن، این است که «دلمان نمیخواهد آخر شویم.»
شاید ریشه ی تکاملی این مسئله این باشد که در زمان های دور، هنگامی که حیوانات وحشی به انسانها حمله میکردند، نفر آخر خورده میشد و به همین دلیل کسی دلش نمیخواست نفر آخر باشد! امروزه دیگر قرار نیست خورده شویم، اما همچنان رقابت میکنیم؛ زیرا مدام خود را با دیگران مقایسه میکنیم. بسیاری از رقابتهایی که ما درگیرشان میشویم، هیچ توجیه و ضرورتی ندارند و کاملا مضر هستند.
تحقیقات نشان میدهد که مقایسه ی خود با دیگران و تلاش برای آخر نشدن، ارتباط معناداری با افسردگی، اضطراب، استرس و رفتارهای مخرب دارد. دست و پا زدن و تلاش برای آخر نشدن، از فقدان اعتماد به نفس ناشی میشود و خود نیز بصورت چرخه وار، اعتماد به نفس را پایین می آورد. بنابراین بسیاری از رقابت ها از احساس «کمبود» نشأت میگیرند.
برای مثال، بسیاری از افراد برای جبران کمبودهای شخصی به رقابت در مصرفگرایی رو می آورند و سعی میکنند با خرید کالاهای لوکس، کمبود اعتماد به نفس و کمبود قدرت خود را پوشش دهند. اما به جای این رقابت، بهتر است روی اعتماد به نفسمان کار کنیم و با کار کردن روی رشد شخصی، خود را از بند این رقابت های ناسالم نجات دهیم. یادتان باشد که در این جهان، بی نهایت ایده و امکان وجود دارد.
اگر بتوانید دست به آفرینش بزنید و یکی از این ایده ها و امکانها را وارد دنیای واقعی کنید، اصلا نیازی به رقابت ندارید.
گفتیم که ریشه ی بسیاری از رقابت ها به مقایسه خود با دیگران برمیگردد. برای حل مشکل مقایسه، دو راهکار مقابل را به شما پیشنهاد میکنیم :
1- یک معیار یا الگو برای خودتان تعیین کنید و سعی کنید عملکرد و سطحتان را برای رسیدن به آن سطح ارتقا دهید. برای مثال میتوانید یکی از افراد مطرح حوزه ی کاریتان را به عنوان الگو در نظر بگیرید و سعی کنید سطحتان را به سطح ایشان برسانید.
2- مقایسه را درونی کنید و خود را با نسخه های قبلی خودتان مقایسه کنید. یکی از سرچشمه های احساس خرسندی و خوشبختی در زندگی، احساس پیشرفت است. پیشرفتتان را بر اساس گذشته ی خود اندازه گیری کنید و با دیگران وارد رقابت ناسالم نشوید.
در بسیاری از زمینه ها، تعاون و همکاری به مراتب مفیدتر از رقابت ناسالم است. پس به جای اینکه سعی کنید نفر آخر نشوید (تا خوراک حیوانات درنده نشوید،) به دیگران نیز کمک کنید که سطحشان را بالاتر بیاورند و پیشرفت کنند. تصور نکنید که اگر به کسی کمک کنید، ممکن است بیاید جای شما را بگیرد. کسی که به واسطه ی کمک های شما پیشرفت میکند، به احتمال زیاد در آینده لطف شما را جبران میکند و باعث پیشرفتتان میشود.
همانطور که در جلسه ی قبل گفتیم، فراوانی در جنبه های مختلف زندگی ما جاری است. بنابراین میتوانیم در زمینه ی اعتماد به نفس نیز فراوانی را تجربه کنیم. تمرینات نگارشی تأثیر زیادی در افزایش اعتماد به نفس دارند. در کادر زیر در مورد دستاوردهای زندگیتان و کارهایی که آنها را به خوبی انجام میدهید، بنویسید. قبل از شروع مراقبه حتما این تمرین را انجام دهید.
تمرین روز چهل و چهارم:
نظر نزدیکانتان را در مورد نقاط قوت و استعدادهای خودتان بپرسید و آنها را یادداشت کنید. مرور نقاط قوت و استعدادها کمک شایانی به افزایش اعتماد به نفس میکند .
بسیار خوب حالا به فایل صوتی مراقبه گوش فرا دهید.
تبریک می گوییم!
اگر فایل صوتی مراقبه ی امروز را به طور کامل گوش کرده باشید،
20دقیقه و 30ثانیه مراقبه و ذهن آگاهی را با موفقیت به انجام رساندید.
روز چهل و پنجم :
در این جلسه قصد داریم به بحث نیاز و احساس نیازمندی بپردازیم. ابتدا میخواهیم تعریف نیاز را بررسی کنیم. نیاز یعنی «چیزی که داشتنش برای تجربه ی یک زندگی سالم ضروری باشد.» پس نیاز چیزی است که نداشتنش زندگی ما را مختل میکند. روانشناسان میگویند افراد نیازمند (یعنی افرادی که نیازهایشان برآورده نمیشود) عملکرد ضعیفی را در زمینه های مختلف از خود بروز میدهند.
نیازها ( )Needsعموما در مقابل خواسته ها ( )Wantsتعریف میشوند. نیاز چیزی است که برای زندگی ضروری است و نداشتنش زندگی را مختل میکند. خواسته چیزی است که ضروری نیست، ولی دوست داریم آن را داشته باشیم. باید به این تمایز توجه کنیم و نیازها و خواسته هایمان را از هم جدا کنیم.
همانطور که در جلسات قبل دیدیم، فروشنده ها با نیازسازی و ایجاد نیازهای کاذب، سعی می کنند اجناس خود را به ما بفروشند. سیستم نیز با ترغیب ما به مصرف گرایی، سعی میکند آزادیمان را سلب کند و ما را تحت سلطه ی خود در بیاورد. پس ابتدا باید نیازهای واقعیمان را شناسایی کنیم و اجازه ندهیم که با نیازسازی مورد سوء استفاده قرار بگیریم. هرگاه به چیزی احساس نیاز کردید، به این فکر کنید که آیا واقعا نداشتن آن چیز، زندگی شما را مختل میکند؟ اگر پاسخ مثبت است، شما با یک نیاز واقعی طرفید. اما اگر منفی است، احتمالاً با یک نیاز کاذب طرف هستید.
نکته ی بعدی جدا کردن خواسته ها از نیازهاست. در برخورد با خواسته ها باید از احساس «نیازمندی» اجتناب کنیم. احساس نیازمندی با تحقق خواسته ها در تضاد است. زیرا نیازمندی با احساس کمبود در ارتباط است اما تحقق خواسته ها در گروی فراوانی است. پس باید این نکته را درک کنید که شما به خواسته هایتان نیاز ندارید، بلکه آنها را میخواهید.
اگر احساس نیازمندی کنید، یعنی فقر و کمبود را احساس کردهاید. پس وقتی به خواسته هایتان فکر میکنید، باید احساس بی نیازی کنید نه احساس نیازمندی.
همانطور که گفتیم، در دنیای امروز فقر و فقدان ترویج داده میشود و ما روزانه از کانال های مختلف مورد بمباران اخبار منفی قرار میگیریم. رسانه های مختلف سعی میکنند احساس بدبختی و کمبود را در درون ما نهادینه کنند. دلیل این مسئله بسیار ساده است؛ آنها به این صورت میتوانند ما را کنترل کنند و افکار و رفتارهای ما را جهت دهی نمایند. به هیچ وجه منظور این نیست که واقعیت ها را نادیده بگیرید و در خواب و خیالات زندگی کنید. فقط به این فکر کنید که شنیدن مداوم این خبرها چه تأثیری روی زندگی شما میگذارد و رفتارهای شما را در کدام جهت سوق میدهد؟ هدف از این اخبار القای احساس نارضایتی و ناخرسندی است.
وقتی این احساس به شما دست داد، برای تجربه ی حس خوب به محرک های بیرونی متوسل می شوید و مثلا دست به خرید اجناس غیر ضروری میزنید. رسانه ها با القای احساس کمبود، ما را در جهتی که میخواهند، هدایت میکنند. وقتی با این اخبار و این احساسات مواجه شدید، ذهنتان را به حوزه ای از زندگیتان معطوف کنید که در آن احساس فراوانی می کنید. مثلا سلامتی، روابط دوستانه و غیره. روی این جنبه از زندگیتان تمرکز کنید، احساس کمبود را با احساس فراوانی جایگزین کنید و بخاطر داشته هایتان شکرگزاری کنید.
تمرین روز چهل و پنجم:
جلوه های کمبود را در زندگی خودتان شناسایی کنید. بررسی کنید و ببینید کدام یک از رفتارهایتان بخاطر احساس کمبود بوده است. این احساس کمبود از کجا وارد ذهن شما شده است؟ چگونه میتوان جلوی این افکار را گرفت؟
بسیار خوب حالا به فایل صوتی مراقبه گوش فرا دهید.
تبریک می گوییم!
اگر فایل صوتی مراقبه ی امروز را به طور کامل گوش کرده باشید،
21دقیقه مراقبه و ذهن آگاهی را با موفقیت به انجام رساندید.
روز چهل و ششم:
یکی از مهمترین سوء فهم هایی که در رابطه با بحث فراوانی وجود دارد، این است که آن را معادل ثروت اندوزی و تجملگرایی در نظر میگیرند. بسیاری از مردم فکر میکنند که فراوانی یعنی پول؛ به همین دلیل بیشتر افراد در هنگام تعیین خواسته هایشان، به ماشین و خانه ی لوکس و مسائل تجملاتی فکر میکنند. اما همانطور که قبلا نیز تأکید کردیم، این تجملات نمیتوانند شما را به خوشبختی برسانند. آدیاشانتی ( )Adyashantiکه از آموزگاران معنوی برجسته ی دوران ماست، دلیل این مسئله را اینگونه توضیح میدهد: «وقتی چیزی را میخریم و یا به خواسته مان میرسیم، مدتی احساس خوشبختی و رضایت میکنیم، اما دلیل این احساس خوشبختی این نیست که به خواسته مان رسیده ایم، بلکه دلیلش این است که ما موقتا از «خواستن» دست برداشته ایم و به همین دلیل آرامش و خوشبختی را تجربه میکنیم.»
بدون شک شما نیز تا کنون چیزهای زیادی خریده اید و این حالت خوشبختی و رضایت موقتی را تجربه کرده اید. اما این خوشبختی ها هرگز پایدار نیستند. وقتی کالای جدیدی تهیه میکنیم، این کالای جدید به همراه خودش، تازگی و طراوت را وارد زندگی ما میکند و بخشی از جذابیتش نیز بخاطر همین تازگی است. اما این تازگی به سرعت از دست میرود و بعد از مدتی میبینیم که دارایی جدیدمان نه تنها ما را خوشبختتر نکرده است، بلکه یک نگرانی جدید نیز به نگرانی هایمان اضافه کرده است، زیرا همه ی دارایی ها به نگهداری و مراقبت نیاز دارند.
عرفای بزرگ به مرتبه ای از عرفان میرسند که دیگر چیزی نمیخواهند و کاملا احساس بی نیازی میکنند. آنها از مالاندوزی و دارایی های دنیوی دوری میکنند تا بتوانند آرامش و خوشبختی واقعی را تجربه کنند. البته به هیچ عنوان منظورمان این نیست که شما نیز مانند عرفا زندگی کنید. اما حداقل میتوانید بخش هایی از سبک زندگی آنها را در زندگی خودتان پیاده کنید. همین که بتوانید نیازهای واقعی خودتان را شناسایی کنید و از تجملگرایی و چشم و هم چشمی پرهیز کنید، به تجربه ی خوشبختی بسیار نزدیکتر خواهید شد.
پس هدف مالیتان را طوری تعیین کنید که به شما آزادی عمل بدهد تا بتوانید دنبال تحقق خواسته های واقعیتان بروید. در مورد پیدا کردن خواسته های واقعی در هفته های بعد بیشتر بحث خواهیم کرد. فعلا همینقدر بدانید که زندگی های رویایی و تجملاتی که رویافروشان به شما نشان میدهند، فریبی بیش نیستند و به هیچ عنوان شما را به خوشبختی نمیرسانند.
آنچه به ما احساس خوشبختی میدهد، غنای تجربه هایمان است.
هرچقدر زندگی غنی تری داشته باشیم، در هنگام مرگ حسرت های کمتری خواهیم داشت. پس باید روی تجربه هایمان تمرکز کنیم. یکی از دلایل تأکید روی لحظه ی حال همین است. تمرکز روی لحظه ی حال به ما کمک میکند که طعم زندگی را بهتر بچشیم و تجربه های غنی تری کسب کنیم. بنابراین شایسته است که مدام روی احساس بی نیازی کار کنیم و از خداوند بخواهیم که از فضل خودش ما را بی نیاز کند. تا بتوانیم تجربه های غنی کسب کنیم و خواسته های واقعیمان را محقق نماییم.
تمرین روز چهل و ششم:
یکی از جلوه های کمبود، کمبود زمان است. شاید عمر ما چندان طولانی نباشد، اما اگر یاد بگیریم که لحظه ی حال را درک کنیم، زندگیمان سرشار از تجربه های غنی و پربار میشود. در هفته ی اول و دوم تمرینات زیادی برای درک لحظه ی حال ارائه شد. دفترچه ی این دو هفته را مرور کنید و یکی از تمرینات لحظه ی حال را انتخاب کنید و در طول روز انجام دهید.
بسیار خوب حالا به فایل صوتی مراقبه گوش فرا دهید.
تبریک می گوییم!
اگر فایل صوتی مراقبه ی امروز را به طور کامل گوش کرده باشید،
21دقیقه و 30ثانیه مراقبه و ذهن آگاهی را با موفقیت به انجام رساندید.
روز چهل و هفتم:
در این جلسه میخواهیم به مهمترین نتیجه ی باور به فراوانی بپردازیم، یعنی به مسئله ی سخاوت. سخاوت یکی از ویژگی های طبیعت است که خوشبختانه طبیعت آن را در وجود ما نیز قرار داده است. معنای سخاوت این است که «دارایی های خود را آزادانه و با سعه ی صدر به دیگران ببخشیم.» این دارایی ها میتوانند به شکل پول، کالا، زمان، توجه، محبت و غیره باشند. سخاوت یکی از فضایل اخلاقی است و در ادیان و مکاتب مختلف مورد تأکید قرار گرفته است. اما جالب است بدانید که سخاوت مختص انسان نیست و سایر موجودات نیز رفتارهای سخاوتمندانه را از خود بروز میدهند. برای مثال باکتری هایی که ژن مقاومت به آنتیبیوتیک را دارند و میتوانند در برابر آنتیبیوتیک ها زنده بمانند، این ژن را به سایر باکتری ها انتقال میدهند و با این کار به آنها کمک میکنند که زنده بمانند.
محققین رفتارهای سخاوتمندانه را در زنبور عسل، موش، خفاش و انواع پرندگان مشاهده کرده اند.
علیرغم اینکه انسانها بیشتر اوقات منافع خود را به منافع دیگران ترجیح میدهند و خودخواهانه رفتار میکنند، اما تحقیقات نشان میده که سیمکشی مغز انسان به گونه ای است که بروز رفتارهای سخاوتمندانه را تسهیل میکند.
رفتارهای سخاوتمندانه مسیرهای عصبی مربوط به پاداش ()reward را در مغز ما فعال میکنند، یعنی همان مسیرهایی که در اثر رابطه ی جنسی و غذا خوردن فعال میشاند. به همین دلیل است که سخاوت لذتبخش است.
تحقیقات نشان میدهد که خرج کردن پول برای دیگران، بیشتر از خرج کردن پول برای خودمان، باعث احساس خوشحالی و خرسندی میشود. همچنین مشخص شده است که افرادی که فعالیتهای داوطلبانه انجام می دهند و مثلا در NGOها و سازمان های خیریه فعالیت میکنند، کیفیت زندگی و سلامت روانی بالاتری دارند. حتی برخی از محققین، کار داوطلبانه را بعنوان یک اقدام درمانی برای مشکلات روانی پیشنهاد کرده اند.
پس سخاوت یکی از راه های تجربه ی خوشبختی است .
برای اینکه بتوانید احساس فراوانی را در زندگیتان تجربه کنید، میتوانید کارهای سخاوتمندانه انجام بدهید .
مثلا میتوانید ماهانه بخشی از درآمدتان را به امور خیرخواهانه اختصاص بدهید. میتوانید فعالیتهای داوطلبانه انجام بدهید. میتوانید برای دیگران وقت بگذارید، حرفهایشان را بشنوید و حالشان را بهتر کنید. پس این اقدامات سخاوتمندانه را در برنامه ی زندگیتان قرار دهید و از احساسی که به شما میدهند، لذت ببرید.
جمع بندی بحث فراوانی:
پرهیز از رقابت و نیازمندی و رسیدن به احساس بی نیازی و سخاوتمندی. منظور از احساس کمبود همان احساسی است که در هنگام رقابت و نیازمندی به شما دست میدهد. منظور از احساس فراوانی نیز همان احساسی است که در هنگام احساس بی نیازی و در هنگام انجام کارهای سخاوتمندانه به شما دست میدهد. وقتی گفته میشود فراوانی را درک و احساس کنید، منظور این است که اولاً آگاه شوید که در جهان هستی همه چیز فراوان است و هیچ کمبودی وجود ندارد. ثانیا آگاه شوید که شما نیز بخشی از این فراوانی هستید.
تمرین روز چهل و هفتم:
سه اقدام خیرخواهانه را انتخاب کنید که توانایی انجام آنها را داشته باشید. امروز و در روزهای آخر هفته این کارها را به انجام برسانید و در مورد احساسی که بعد از انجام آنها دارید، چند خط بنویسید.
بسیار خوب حالا به فایل صوتی مراقبه گوش فرا دهید.
تبریک می گوییم!
اگر فایل صوتی مراقبه ی امروز را به طور کامل گوش کرده باشید،
22دقیقه مراقبه و ذهن آگاهی را با موفقیت به انجام رساندید.
روز چهل و هشتم و چهل و نهم:
استراحت!
در روزچهل و هشتم و چهل و نهم می توانید آموزه های 5روز اخیر را جمع بندی کنید. همچنین در صورتی که در طول هفته به هر دلیلی از برنامه ی تمرینات عقب افتاده اید می توانید در این دو روز جبران کنید.
میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۲ رای
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
اسرار مراقبه (هفته یازدهم)
اسرار مراقبه (هفته یازدهم) روز هفتاد و یکم : به هفته ی یازدهم دوره ی...
اسرار مراقبه (هفته دهم)
اسرار مراقبه (هفته دهم) روز شصت و چهارم : در هفته ی نهم دوره ی...
اسرار مراقبه (هفته نهم)
اسرار مراقبه (هفته نهم) روز پنجاه و هفتم : به هفته ی نهم دوره ی...
اسرار مراقبه (هفته هشتم)
اسرار مراقبه (هفته هشتم) روز پنجاهم: در هفته ی هشتم دورهی اسرار مراقبه، قصد داریم...
اسرار مراقبه (هفته ششم)
اسرار مراقبه (هفته ششم) روز سی و ششم : در هفته ی گذشته با احساسات...
اسرار مراقبه (هفته پنجم)
اسرار مراقبه (هفته پنجم) روز بیست و نهم : در هفته های قبل گفتیم که...
دیدگاهتان را بنویسید